نویسند: امید کشتکار
ناشر: ناکجا
تعداد صفحات: ۱۵۵
"یکنفر که عضو پینکفلوید نبود نخستین رمان امید کشتکار روزنامهنگار و منتقد هنری ایرانی است. اولین رمان منتشر شده این نویسنده ساکن پاریس روایت بیپروایی، از سرگشتگی نسلی است که میان تحولات سیاسی و اجتماعی دههی هشتاد و مهاجرت سرگردانند. حکایتی از عشق و سیاست و زندگی.
«درست وسط همان زمین در آن گودال خاکی که تابها و سرسرهها را کار گذاشته بودند. همانجا بالای بلندترین سرسرهی فلزی که رنگ قرمز داشت. همان بالا. همان بالا ایستاد. کلتش را روی شقیقهی راستش گذاشت، به افق نگاه کرد و شلیک کرد. بدن سنگین بیجانش بین دستگیرههای فلزی بالای سرسره گیر کردند و نیمِ تنهاش به پایین و نیمِ تنهاش به بالا معلق ماند وَ خونش شره کرد روی خاک. خون غلیظ از سراشیبی به پایین لیز خورد و آمد تا گودی کوچک پایین سرسره که از لیز خوردن و افتادن مداوم بچهها درست شده بود. گودی تبدیل شده بود به چالهای پر از خون.»"
متن از وبسایت انتشارات ناکجا